موتور پیک موتوری سرقتی از آب درآمد | پیک موتوری : از سرقتی بودن موتورسیکلتم بی اطلاع هستم

من پیک موتوری هستم که در زمینه انتقال غذا برای یکی از مراکز تغذیه‌ای فعالیت دارم و از سرقتی بودن موتورسیکلتم بی اطلاع هستم چراکه مدتی قبل موتورسیکلت را به طور اقساطی خریدم تا برای به دست آوردن لقمه‌ای نان حلال تلاش کنم، اما ...
موتور پیک موتوری سرقتی از آب درآمد | پیک موتوری : از سرقتی بودن موتورسیکلتم بی اطلاع هستم
کد خبر : ۶۶۳۱۷

مردی که فهمیده موتورسیکلتی که خریده، سرقتی است، ماجرا را بازگو کرد.

من پیک موتوری هستم که در زمینه انتقال غذا برای یکی از مراکز تغذیه‌ای فعالیت دارم و از سرقتی بودن موتورسیکلتم بی اطلاع هستم چراکه مدتی قبل موتورسیکلت را به طور اقساطی خریدم تا برای به دست آوردن لقمه‌ای نان حلال تلاش کنم، اما ...

ماجرای این پرونده سرقت از آن جا آغاز شد که نیرو‌های گشت کلانتری شفای مشهد، چشم به خیابان‌ها دوختند تا مانند همیشه مبارزه با سرقت‌ها را برای «احساس امنیت» ادامه دهند.


این درحالی بود که طرح شناسایی موتورسیکلت‌های سرقتی با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) وارد مرحله جدیدی شده بود. در همین هنگام ناگهان ماموران به موتورسیکلتی مشکوک شدند که جوان ۲۵ ساله‌ای هدایت آن را به عهده داشت و زن جوان دیگری نیز ترک نشین بود. وقتی بررسی‌های نامحسوس پلیس نشان داد که موتورسیکلت مذکور سرقتی است بلافاصله عوامل انتظامی با تعقیب ۱۰ دقیقه‌ای آن را متوقف کردند و به کلانتری انتقال دادند. راکب موتورسیکلت که مدعی بود نقشی در سرقت ندارد به افسران دایره تجسس گفت:موتورسیکلت را اواخر اردیبهشت و به طور اقساطی خریدم و ضمانت‌های زیادی هم برای پرداخت بدون تاخیر اقساط به فروشنده دادم تا بتوانم با آن کار کنم و نان حلال به دست آورم وحتی قولنامه خرید آن را نیز دارم، اما متاسفانه هنگام خرید فقط کارت و بیمه نامه موتورسیکلت را دیدم و به سند آن توجه نکردم چراکه بهای آن و شرایط پرداخت اقساط برایم مناسب بود.

طولی نکشید که نیرو‌های انتظامی براساس سوابق ثبت سرقت در سیستم پلیس، موفق شدند مال باخته را شناسایی و به کلانتری دعوت کنند، اما این مرد حکایت عجیب و باورنکردنی را درباره سرقت موتورسیکلت بیان کرد که همه افسران تجسس در حیرت فرو رفتند. او گفت:یک روز جوانی هیکل و چهارشانه را که همه دستانش پر از خالکوبی بود از ابتدای نوده به مقصد پلیس راه امام هادی (ع) سوار کردم، اما آن مسافر در بین راه به زور متوسل شد و گوشی تلفن مرا گرفت من هم مقاومت کردم و گوشی را به زور از او گرفتم بعد آن جوان مسافر یک نخ سیگار از جیبش بیرون آورد و از من خواست تا آن را روشن کنم! من هم سیگار را از او گرفتم و اولین پک را که زدم بیهوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم تا این که ساعت ۲۰ شب در بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم موتورسیکلتم به همراه مدارک شناسایی آن از جیبم سرقت شده است که همان شب به کلانتری قاسم آباد رفتم و شکایت کردم ولی سارق این جوان دستگیر شده نیست!


با توجه به بی گناهی موتورسوار ۲۵ ساله تحقیقات نیرو‌های تجسس با نظارت مستقیم رئیس کلانتری برای ریشه یابی ادعا‌های مال باخته و کشف راز این سرقت عجیب ادامه دارد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان را با نصب اپیلکیشن خبرخوان گردون به سهولت دنبال کنید.
مجله زندگی
ارسال نظر